توصیههای پیامبر برای انجام اعمال نخستین شب ماه رجب چیست؟
تاریخ انتشار: ۲۷ اسفند ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۷۵۹۷۰۴
نخستین شب این ماه از چهار شبی است که استحباب احیاء در آن تاکید گردیده و در روایت ماه شب اول آن دعائی روایت شده و سزاورا است که در دعای ماسوره در این باب التفات کندبه گزارش بلاغ، حضرت آیت الله العظمی میرزا جواد آقا ملکی تبریزی در بخشی از کتاب المراقبات به شرح فضیلت ماه رجب پرداخته است.
شب اول ماه رجب
و از مراقبات در این ماه آنکه سالک راهرو معنی «ماه حرام» را بداند و حق او را بشناسد تا در «حرکت و سکنات» خود بلکه در خطرات قلب خویشتن مراقب آن باشد و بداند که این سه ماه، موسم عبادت است و طلبکاران علم راست که جهت عبادت را بر جهت تحصیل علم افزونتر نمایند؛ هرچند تحصیل علم نیز از افضل عبادات است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نخستین شب این ماه از چهار شبی است که استحباب احیاء در آن تاکید گردیده و در روایت ماه شب اول آن دعائی روایت شده و سزاورا است که در دعای ماسوره در این باب التفات کند و در این دعا ماه شعبان و ماه رمضان را به یادآورد و از خدا بخواهد که در آن دو ماه نیز اهلیّت برای عبادت پیدا کند و در اوقات دعاها، زیاد به یاد آن دو ماه باشد تا استعداد دخول در آنها را به وسیله دعا تکمیل نماید و مستحب است که بعد از نماز عشاء دعایی که سید در «اقبال» روایت نموده بخواند.
و در کتاب «اقبال» نمازهائی در این شب روایت نموده که من سبکتر آنها را برای کسانی که مانند اینجانب ضعیف و ناتوانند ذکر می نمایم – و آن نمازی است که در «اقبال» از «روضه العابدین» روایت نموده که گوید:
از رسول خدا(ص) روایت است که هر کس نماز مغرب شب اول رجب را بگذارد و پس از آن بیست رکعت نماز کند و در هر رکعت سوره «حمد» و «قُل هو الله احد» را یک مرتبه بخواند و سلام دهد و بین هر دو رکعت سلام بدهد، رسول خدا(ص) فرماید: میدانید ثواب آن چیست؟ گفتند: خدا و رسولش داناترند. فرمود: روح الامین این نماز را به من آموخت و رسول خدا آستین هر دو دست خود را بالا زد و گفت: جان خودش و خاندانش و مالش و فرزندانش محفوظ گردد و از شکنجه قبر در پناه باشد و مثل برق جهنده از صراط بدون حساب بگذرد!
و از این نماز آسانتر نیز آن است که در این کتاب از پیغمبر خدا(ص) مروی است که فرمود:
هر کس دو رکعت نماز در شب اول رجب بعد از نماز عشاء بگذارد و در رکعت اول سوره «حمد» و «اَلَم نَشرَح» را یک مرتبه و «قل هو الله اَحَد» و معوذتین («قُل اعوذُ بربّ الفَلَق» و «قُل اعوذ برب النّاس») را بخواند و سپس تشهد گفته و سلام بدهد و بعد از نماز، سی مرتبه «لا اله الا الله» و سی مرتبه «اللهم صل علی محمد و آل محمد» بگوید خداوند گناهان گذشته او را بیامرزد (و مانند کسی که تازه از مادر زاده شده) از گناهان، او را بیرون آورد.
و نیز به طوری که در «اقبال» از کتاب «تحفه حلوانی» روایت شده: در شب اول ماه و در سایر شبهای این ماه در هر شب، دو رکعت نماز بگذارد رسول خدا(ص) فرمود: هر کس در مجموع ماه شصت رکعت نماز بگذارد در هر شب دو رکعت و در هر رکعت سوره حمد را یک مرتبه و «قل یا ایها الکافرون» سه مرتبه و «قل هوالله احد» یک مرتبه بخواند و چون سلام دهد دستها را به دعا دارد و بگوید:
«لا اله الا الله وحده لا شریک له، له الملک و له الحمد یحی و یمیت و هو حی لایموت بیده الخیر و هو علی کل شی قدیر و الیه المصیر و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم اللهم صل علی محمد و آل محمد النبی الامی».و دستها را به صورت بکشد خداوند سبحان دعای او را مستجاب کند ثواب شصت «حج» و شصت «عمره» به او عطاء فرماید.
احیاء شبها، احیای قلبهاست
باری قلب خود را مراقبت نماید تا به یاد خدا و حضور در برابر او زنده گرداند و به آنچه در مراسم بندگی است دل را خشنود سازد چه مقصود از احیاء شبها، احیاء قلب در آنها است و زندگی قلب هم همانا به ذکر و فکر است و دل غافل مانند مرده است و مشغول به آنچه رضای خدا در آن نیست از مکروهات، از مرده پستتر است و آن کس که در این شبها به کارهای حرام اشتغال یابد از حال آن کس که در غیر آن شبها اشتغال به آن دارد سختتر است و شاید که منجر به «بدفرجامی» او نیز بشود.
پس ای نفس بکوش که لامحاله از طبقه سوم نشوی و با اینکه میپنداری شب زندهداری کردهای و در گروه رستگاران داخل شدهای به این اعمال از زیانکارترین مردم نباشی و در عداد آن کسانی که گمان غلط میبرند که کار نیکو کردهاند محسوب نشوی و به گمانم که تو از گناهان پنهان، مانند تاخیر در توبه از پاره معاصی، خالی نباشی پس شتاب در توبه، واجب فوری است و ترک آن، حرام و لااقل آنکه تزکیه نفس از پاره اخلاق واجب عینی است و ترک توبه و اشتغال به عبادات مستحبه نیز حرام میباشد و مانند آنها.
به هر حال، در این شب و مانندهای آن به حکم عقل باید به قدری که در قدرت و امکان دارد در تحصیل خشنودی ملک منّان و سالم ماندن در اعمال و احوال از آفات زمان و دوران تا میتواند کوشش و بذل جهد نماید تا نسبت به خدای تعالی جل جلاله مخلص و عمل او خالص گردد و برای این مقصود هم عمل اندکی کفایت میکند؛ چرا که جزای عمل خالص از بنده مخلص بدون حساب و بیاندازه است و بنده درست در معامله بامولا جز به خلوص صادق نباید خشنود گردد و باید در این باب تمام کشوش خود را به کار برد و این کار از مهمترین کارها در نزد او به شمار رود؛ زیرا این امر با آرزو درک نشود و به سهولت به دسترس واقع نگردد و گرنه آن کس که دیده بصیرتش از تفاوت این احوال نابینا باشد چه بسا که در زیاد کردن عبادات ظاهره کوشش کند و قلب و باطنش بهگیر و دار مخالفتهایی نسبت به مالک زندگی و مرگ از حالات پست و اخلاق زشت نادرست از قبیل ترک واجبات و اقدام به محرّمات مشغول و عباداتش صوری و اعمالش به ریا و خودنمایی و دورویی و خیانت و خودبینی و نادانی و ستیزگی مشوب باشد.
منبع: بلاغ مازندران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.bloghnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «بلاغ مازندران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۷۵۹۷۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیتالله جوادی آملی: فریب، راه نیست و با آن نمیتوان زندگی کرد
آیتالله جوادی آملی ۱۹ اردیبهشت ماه در درس اخلاق خود به شرح فرازی دیگر از نهجالبلاغه پرداخت که متن سخنان ایشان به شرح زیر است؛
حضرت امیر(ع) در تعبیر زیبایی فرمودند: الدُّنْیَا دَارُ مَمَرٍّ، لَا دَارُ مَقَرٍّ؛ وَ النَّاسُ فِیهَا رَجُلَانِ، رَجُلٌ بَاعَ فِیهَا نَفْسَهُ فَأَوْبَقَهَا، وَ رَجُلٌ ابْتَاعَ نَفْسَهُ فَأَعْتَقَهَا. دنیا قرارگاه نیست و قرارگاه، آخرت است که ما در آنجا ثابت میشویم و نه ساکن؛ لذا اگر میلیاردها سال هم آنجا باشیم خسته نمیشویم؛ خستگی برای ساکن است و نه ثابت؛ فرشتگان میلیاردها سال زنده هستند و خسته نشدهاند پس ما در آخرت به دارالقرار میرسیم و خسته هم نمیشویم گرچه با همین بدن خواهیم رفت. لذا فرشته مرگ ندا میدهد و میگوید هر چه جمع کنید از شما گرفته خواهد شد.
دنیا دار عبور است ولی برخی کودک ۸۰ و ۹۰ ساله هستند لذا در این سن هم فقط دائما این حرفها را میزنند که ما اینقدر راه میرفتیم و میخوردیم و افتخار به چیزهای بچهگانه میکنند. اینها در زمان حرکت کردهاند نه در مسائل دینی؛ فرمود برخی ابنای دنیا هستند و دنیای دار مقر نیست و دار ممر است. برخی خود را فروختهاند زیرا هر صحنهای پیش بیاید در آن حاضرند و خودفروشی کرده ولی عدهای در دنیا با خدا معامله کردهاند و بدن و حیات و جانشان را داده و شرف و انسانیت را خریدهاند و آزاد شدهاند؛ جهاد اکبر و اصغر کرده و با کوشش فراوان خود را خریدهاند. پس در همین سرزمین یک عده برده و یک عده هم آزاد میشوند.
حضرت امیر(ع) خود را سخنگوی قرآن معرفی کرده است گرچه همه از قرآن بهره میبرند؛ ولی ایشان فرمود که قرآن را باید مورد استنطاق قرار داد و من آن را به استنطاق در میآورم و من سخنگوی قرآن هستم. قرآن دنیا و مردم دنیا را معرفی و وظیفه انسانها را در دنیا معرفی کرده است؛ فرمود: این دنیا شامل کودکی، نوجوانی، جوانی، سالمندی و پیری است؛ شیخ بهایی فرمود وضع مردم در این ادوار تاریخی در سوره حدید بیان شده که فرموده است: اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِینَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَتَکَاثُرٌ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ ۖ کَمَثَلِ غَیْثٍ أَعْجَبَ الْکُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَکُونُ حُطَامًا ۖ وَفِی الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ ۚ وَمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ.
انسان یا کودک است و دنبال بازی، یا دنبال اشتغال و مراحل بعد تا پیری است که برای او «دارم دارم» مطرح است. پس دنیا از دوره کودکی تا پیری به این چند قسمت قابل تقسیم است؛ لعب و لهو؛ لعب، لعاب دهان است که هیچ کسی با سرگرمی و لعاب سیر نمیشود و با دست خالی برمیگردد. اگر تشنه بخواهد خود را با لعاب دهن سیراب کند فریب خورده است. خداوند در این آیه نتیجه گرفته است که این ادوار پنجگانه در نهایت متاع غرور و فریب است.
استعمار مورد پسند خداخداوند این دنیا که سراسر نور است و هر چیزی در زمین آیتی است تا ما را به الله برساند آفریده است و فرمود من شما را استعمار میکنم؛ استعمار هم دو نوع است یکی پلید و دیگری مطلوب؛ خداوند در سوره هود فرمود من شما را استعمار میکنم یعنی از شما میخواهم زمین را آباد کنید و از دل کوه، معدن بیرون بیاورید؛ من از شما میطلبم که سرزمین خود را آباد کنید. وَإِلَیٰ ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا ۚ قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَکُمْ مِنْ إِلَٰهٍ غَیْرُهُ ۖ هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَکُمْ فِیهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ ۚ إِنَّ رَبِّی قَرِیبٌ مُجِیبٌ؛ ما همه نعمات را به شما دادهایم و همت کنید تا کشورتان آباد شود و نباید منتظر دیگران باشید؛ بنابراین آبادنی و عمارت فقط برای مساجد نیست بلکه فراوان میتوان «انما یعمر» را مورد استدلال قرار داد.
پس عدهای در همین دنیا خود را خریدند که خدا از آنان به عنوان شهدا و مجاهد و .. یاد کرده است؛ برخی در مورد پیامبر(ص) گفتهاند که نباید تعبیر رحلت در مورد ایشان به کار برود؛ در قرآن از شهدای جبهه به عنوان شهید یاد نشده است و از کسانی که مقتول در راه خدا هستند به عنوان شهید یاد شده است؛ شهید قرآنی، شاهد است و پیامبر هر امتی هم شاهد اعمال امت خود است پس پیامبر هم شهید امم و هم شهید بر همه شهدا و انبیاء است: فَکَیْفَ إِذَا جِئْنَا مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِیدٍ وَجِئْنَا بِکَ عَلَیٰ هَٰؤُلَاءِ شَهِیدًا؛ بنابراین اگر حضرت امیر تعبیر به شهید قرآنی کرده است مراد این نوع شهید است.
خدا از همه طلب کرده است که زمین را آباد کنیم و ابادانی زمین به این نیست که منتظر کسی باشیم؛ سفارش به اقتصاد مانند سفارش به راهپیمایی نیست بلکه نیازمند علم و فن و مدیریت است؛ فرمود بروید کار کنید ولی بعد از اینکه درس خواندید یا اینکه از افراد درس خوانده استفاده کنید. مرحوم صاحب وسائل در جلد ۱۷ صفحه ۴۰ و ۴۱ این روایت را نقل کرده است که از امام باقر(ع) از وجود امیرالمؤمنین نقل کرد که من وجد ماء و ترابا ثم ...؛ کسی که آب و خاک دارد و دست فقر به سوی دیگران دراز کند خدا او را از رحمتش دور میکند؛ اینکه انسان از متخصص استفاده نکند و متخصص تربیت نکند و بعد بگوییم کار کنید، نمیشود؛ اقتصاد از پیچیدهترین علوم است. فرمود کسی که آب و خاک دارد و فقیر است دور از رحمت خداست. پیامبر(ص) هم فرمودند اگر گفته شد یک ساعت دیگر قیامت خواهد شد و نهالی در دست شما هست؛ این نهال را بکار و بمیر؛ آیا این حرف، بوسیدنی نیست؟
اختلاسگران خود را برده دنیا قرار دادهاندبنابراین عدهای خود ر ا در دنیا خریدند و خدا از آنان به عنوان مقتول فی سبیل الله یاد میکند و اینها شهید هستند؛ در سوره مبارکه توبه، آیه ۱۱۱ فرمود: إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَیٰ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ ۚ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ ۖ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِیلِ وَالْقُرْآنِ ۚ وَمَنْ أَوْفَیٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ ۚ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُمْ بِهِ ۚ وَذَٰلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ. برخی خود را به دنیا میفروشند و خود را برده قرار میدهند و اختلاس میکنند.
البته گاهی کسی در عرصه قلم و کار فرهنگی تلاش میکند و او هم باید تا آخرین لحظه عمر دست از تلاش برندارد کما اینکه کسانی چون بوعلی سینا اینطور بودند. ما در اسلام شخصیتهایی داشتیم که نه استاد داشت و نه شاگردی در حد خودش متولد شد حتی بهمنیار هم که انسان فحلی است در سطح او نبود. ابوریحان بیرونی وصیت کرد وقتی من ُمردم با برادههای تراشیده شده نِی که با آن کتاب مینوشتم آب گرم کنید و مرا غسل دهید زیرا حاصل یک عمر قلمزدن من است؛ ما چنین عالمانی داشتیم و کتب گذشته به وسیله این افراد حفظ شده است و نوشته شده است.
خدا تاکید فرمود کسانی که با من معامله کردند خود را خریدند و آزاد کردند و این کم مقامی نیست که خدا بفرماید: هُوَ الَّذِی یُصَلِّی عَلَیْکُمْ وَمَلَائِکَتُهُ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّورِ ۚ وَکَانَ بِالْمُؤْمِنِینَ رَحِیمًا؛ خدا و ملائکه صلوات میفرستند نه صلوات افراد عادی مانند ما؛ پس ما و مسئولان نه باید راه کسی را ببندیم و نه بیراهه برویم؛ فریب، راه نیست و با آن نمیتوان زندگی کرد زیرا خود انسان گرفتار میشود. دین اسلام حتی فریب یک حیوان را جایز نمیداند و پیامبر(ص) وقتی فردی میخواست اسبش را فریب دهد او را نهی کرد. برخی تعابیر در مورد حیوانات وجود دارد حالا میشود ملتی را با دروغ، فریب دهیم؟
منبع: ایکنا (خبرگزاری بینالمللی قرآن)